یک مهندس زلزله باید حداقل هایی را راجع به علت و چگونگی تحریک لرزه ای، خصوصیات انواع زلزله ها و پارامترهای موثر در ویژگی های رکورد ها را بداند. به خصوص آن بخش از یافته های علمی که بر روی مصنوعات بشری از "دیدگاه مهندسی" تاثیر قابل توجهی دارد.
به عبارت دیگر دانستن حقایقی از علت و چگونگی زلزله که بر روی پاسخهای سازه تاثیر قابل توجهی دارد برای یک مهندس زلزله ضروری است. مثال سادهء آن نوع خاک و طبقه بندی موجود در آیین نامه ها و دستورالعملها . مثال پیچیده تر آن چگونگی تاثیر زلزله حوزه نزدیک بر پاسخ ها.
یک مهندس زلزله باید درک صحیح از رفتار سیستم های سازه ای و نحوه ی عملکرد سازه ها به این تحریک ها و روش های بهبودی پاسخ لرزه ای سازه ها و کاهش آسیب های وارد به سازه و تمام آنچه موجب بهبود عملکرد سازه می شود را باید به درستی درک کرده و شناخت کامل داشته باشد.
مهندس زلزله باید بداند طیفه ای استاندارد 2800 بر اساس چه روشی بدست امده است و برای چه سازه هایی قابل استفاده است و با توجه به ریسکی که میخواهد متحمل شود چقدر روابط تخمین نیروی زلزله 2800 قابل اعتماد است.
مهندس زلزله باید بداند تاثیر خاک بر محتوای فرکانسی تحریک چگونه است و ایا نیاز به مطالعه ی دقیقتر ضروری میباشد و حداکثر چقدر میتواند تصورات ما را تغییر دهد.
مبنای روابط تخمین نیروی زلزله بر اساس ایین نامه ها را بداند.
سازهء طراحی شده و ساخته شده قرار است در مقابل آزمونی قرار بگیرد به نام زلزله . بنابراین واقع بینی طراح در فاز طراحی بسیار مهم است. این واقع بینی اکتسابی است. طراح میتواند با مقایسهء پاسخهای تحلیلهای تاریخچه زمانی غیرخطی و پاسخهای تحلیلهای فاز طراحی گامی به سمت واقع بینی بردارد. هرچند که مدلسازیها دارای حرف و حدیث بسیار است اما بهتر از "هیچی" است.اینکه بدانیم ویژگیهای سازه در طول زلزله تغییر قابل توجهی میکند و تاثیرپذیری ان از زلزله در طول همان زلزله تغییر میکند. غیرواقع بینی مهندسین نسبت به تفاوت پیش فرضهای طراحی و واقعیت به ویژه در تحریک لرزه ای ریشهء بسیاری از ... میباشد.