مرجع تخصصی مهندسی زلزله Earthquake Engineering

پایگاه تخصصی مهندسی زلزله، کتاب ها، جزوات و مقالات مهندسی زلزله، دینامیک سازه ها و لرزه شناسی







مهندسی زلزله

۱۸ مطلب با موضوع «مفاهیم پایه زلزله شناسی» ثبت شده است

مفاهیم مهندسی زلزله

رابطه گسل با زلزله

رابطه گسل با زلزله دو طرفه می‌باشد. یعنی وجود گسلهای فراوان در یک منطقه سبب بروز زلزله می‌گردد. این زلزله به نوبه خود سبب ایجاد گسل جدیدی گردیده و نتیجتا تعداد شکستگیها زیادتر شده و به این ترتیب قابلیت لزره خیزی منطقه افزایش می‌یابد.
نحوه آزاد شدن انرژی زلزله
ممکن است یک زلزله به همراه خود پیش لرزه و پس لرزه‌هایی داشته باشد، که این دو قبل و بعد از زلزله اصلی ممکن است وقوع یابند، به عبارتی دیگر این موضوع به نحوه آزاد شدن انرژی زلزله بستگی دارد. بطوری که انرژی زلزله بصورتهای زیر آزاد می‌گردند:

پیش لرزه
گاهی اوقات از بروز زلزله اصلی ، یکسری زلزله‌هایی با بزرگی کمتر از زلزله اصلی به وقوع می‌پیوندند که معمولا فراوانی آنها با نزدیک شدن به زمان وقوع لرزش اصلی ، افزایش می‌یابد.

لرزش اصلی
همان زلزله اصلی بوده که بواسطه آن اکثر انرژی ذخیره شده در سنگها یکباره آزاد می‌گردد و چنانچه داده‌های مربوط به یک زلزله بزرگ غیر دستگاهی باشد مهلرزه نامیده می‌شود.

پس لرزه
زلزله‌های خفیفتری که غالبا پس از لرزش اصلی ، از حوالی کانون زلزله اصلی منشأ می‌گیرند، را پس لرزه می‌گویند. پس لرزه‌ها می‌توانند حتی تا سالها پس از وقوع زلزله‌های اصلی نیز
به طول انجامد.

دسته لرزه
مجموعه‌ای از تعداد زیادی زلزله که در یک منطقه محدود در مقطع زمانی در حد هفته تا چند ماه به وقوع می‌پیوندد. دسته لرزه‌ها غالبا در نواحی آتشفشانی دیده می‌شوند.

ریز لرزه
زلزله‌های ضعیفی هستند که بزرگی آنها 3 ریشتر و یا کمتر از 3 بوده و غالبا افزایش ناگهانی و نامنظم آنها نشانه قریب الوقوع بودن زلزله اصلی می‌باشند.

بزرگای محلی ریشتر و بزرگای گشتاوری

به طور معمول برای تخمین میزان بزرگای زلزله مقیاس های مختلفی همچون مقیاس ریشتر و بزرگای گشتاوری استفاده می شود. مقیاس ریشتر توسط چارلز ریشتر در سال 1935 برای بیان بزرگای یک زلزله پیشنهاد داده شد که بر مبنای لگاریتم بیشینه دامنه ثبت شده زلزله در فاصله 100 کیلومتری از مرکز زلزله تعریف می شود. بزرگای محلی ریشتر بهترین مقیاس شناخته شده می باشد اما همیشه مناسبترین مقیاس نمی باشد. که به طور معمول بزرگای ریشتر برای زلزله های کوچکتر از M5-6 مناسب‌تر است (به دلیل پدیده اشباع شدن).

مقیاس ریشتر بر اساس اندازه گیری خصوصیات مختلف حرکات زمین توسط دستگاه می باشد و اثرات انرژی کل آزاد_شده زلزله به صورت مناسب در این مقیاس دیده نمی شود زیرا لزوماً افزایش خصوصیات حرکات زمین متناسب با افزایش انرژی آزاد شده در اثر زلزله نمی باشد. عدم توجه به این امر به خصوص در زلزله های بزرگ می تواند تخمین غیرواقعی از بزرگا به همراه داشته باشد. به همین دلیل بزرگای گشتاوری در اواخر دهه 70 میلادی پیشنهاد شده که برمبنای گشتاور لرزه ای (که با توجه به خصیوصیات گسل تعیین می شود) می باشد. به عبارت ساده تر گشتاور لرزه ای بیان می کند که نیروی لازم برای ایجاد امواج ثبت شده چه مقدار می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نگاه عمیق بر مهندسی سازه و زلزله

نگاه عمیق بر مهندسی سازه و زلزله

یک مهندس زلزله باید حداقل هایی را راجع به علت و چگونگی تحریک لرزه ای بداند. به خصوص آن بخش از یافته های علمی که بر روی مصنوعات بشری از “دیدگاه مهندسی” تاثیر قابل توجهی دارد.

به عبارت دیگر دانستن حقایقی از علت و چگونگی زلزله که بر روی پاسخهای سازه تاثیر قابل توجهی دارد برای یک مهندس زلزله ضروری است. مثال سادهء آن نوع خاک و زون بندی موجود در آیین نامه ها و دستورالعملها . مثال پیچیده تر آن چگونگی تاثیر زلزله حوزه نزدیک بر پاسخ ها.

اینکه بدانیم طیفهای ۲۸۰۰ بر اساس چه روشی بدست امده است و برای چه سازه هایی قابل استفاده است و با توجه به ریسکی که میخواهیم متحمل شویم چقدر روابط تخمین نیروی زلزله ۲۸۰۰ قابل اعتماد است.

اینکه بدانیم تاثیر خاک بر محتوای فرکانسی تحریک چگونه است و ایا نیاز به مطالعهء دقیقتر ضروری میباشد و حداکثر چقدر میتواند تصورات ما را تغییر دهد.

مبنای روابط تخمین نیروی زلزله بر اساس ایین نامه ها را بدانیم.

و اما مهمترین نکته : سازهء طراحی شده و ساخته شده قرار است در مقابل آزمونی قرار بگیرد به نام زلزله . بنابراین واقع بینی طراح در فاز طراحی بسیار مهم است. این واقع بینی اکتسابی است. طراح میتواند با مقایسهء پاسخهای تحلیلهای تاریخچه زمانی غیرخطی و پاسخهای تحلیلهای فاز طراحی گامی به سمت واقع بینی بردارد. هرچند که مدلسازیها دارای حرف و حدیث بسیار است اما بهتر از “هیچی” است.اینکه بدانیم ویژگیهای سازه در طول زلزله تغییر قابل توجهی میکند و تاثیرپذیری ان از زلزله در طول همان زلزله تغییر میکند. غیرواقع بینی مهندسین نسبت به تفاوت پیش فرضهای طراحی و واقعیت به ویژه در تحریک لرزه ای ریشهء بسیاری از … میباشد.

صرفا مطالب فوق الذکر بنده بر اساس دو پارامتر تحریک لرزه ای و پاسخ سازه بوده است. اگر وارد نگرش سطح عملکردی بشویم غیرواقع بینی ها و در نظر نگرفتن عدم قطعیتها مشهودتر خواهد بود.

توضیحاتی در مورد نیروی زلزله:
۱. از زمان تولد ضوابط بارگذاری زلزله در سال ۱۹۱۰ تا کنون میلیونها ساختمان در جهان براساس نیروی پیشنهادی در آیین نامه طرح و اجرا شده اند. تقریبا اکثر آیین نامه های جهان یک برش پایه حدود یکدهم وزن ساختمان را در نظر میگیرد که به صورت تقریبا خطی در طبقات توزیع میگردد.
۲. همانطور که در نظرات اعلام شده بخوبی مشاهده میشود تصور عام بر این است که حرکت زمین ناشی از زلزله در پیساختمان حرکتی را بوجود می آورد که بر اساس قوانین فیزیکی و معادلات دینامیک سازه موجب ایجاد ارتعاش و نیروی در اجزای سازه میگردد.
۳. نه تنها در اظهار نظر دوستان، که در هیچیک از کتب و مقالات بیشماری که در ۵۰ سال گذشته نوشته شده ارتباط دقیق میان نیروههایی که بر اساس این روش علمی محاسبه شده باشد و آنچه در آیین نامه های زلزله در سراسر جهان مبنای طراحی است ارائه نشده و اگر هم بحثی مطرح شده صرفا در حد کلی گویی است.
۴. در سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۰ که اولین شتابنگاشت ثبت شد (ال سنترو در امریکا) اطلاعی از مقدار دقیق نیروی زلزله در دست نبود زیرا رکوردی وجود نداشت. بنابراین نیروی زلزله پیشنهادی صرفا بر پایه فرض استوار بود. حتی بعد از ثبت رکوردهای شتاب حداقل ۲۵ سال طول کشید تا جامعه علمی دریابد نیرویی که زلزله در سازه ایجاد میکند بسیار بزرگتر از مقادیر مفروض است.
۵. بخوبی میتوان دریافت که سازه هایی که بر اساس ضوابط آیین نامه طرح شوند در زلزله های قوی تسلیم میشوند.
۶. هنگامی که سازه ای در زلزله تسلیم شود نیروهای ایجاد شده در اعضای سازه بیش از آنکه تابع زلزله باشند متاثر از مقاومت تسلیم سازه اند و دیگر در اینجا نیروی زلزله معنای متعارف خود را از دست میدهد و بحث محاسبه نیروی سازهبه یک دور تسلسل منطقی می انجامد.
۷. بدین ترتیب اگر سازه ۷۰۰ کیلوگرمی بر اساس نیروی زلزله طرح برابر ۱۰۰ کیلوگرم طراحی شود و مقاومت تسلیم آن ۱۱۰ کیلوگرم باشد، نیروی ایجاد شده در آن تحت زلزله بم ۱۱۰ کیلوگرم است، تحت زلزله های طبس، منجیل، ال سنترو، پارک فیلد، کرایست چرچ و … همه و همه برابر ۱۱۰ کیلوگرم است. این دقت عجیب و بیمانند در پیش بینی نیروی زلزله قدرت آیین نامه را نشان نمیدهد زیرا بدیهی است طبق بحث فوق، سازه در همه این زلزله ها به تسلیم میرسد و در نتیجه حداکثر نیروی قابل انتقال از طریق اعضا به جرم سازه برابر با مقاومت تسلیم سازه است که ۱۱۰ کیلوگرم میباشد. اکنون اگر سازه بجای ۱۰۰ کیلوگرم برای ۷۰ کیلوگرم طراحی شود، نیروی ایجاد شده در آن به همین نسبت کاهش می یابد و به عکس، هنگامی که برای ۱۷۰ کیلوگرم طراحی شود، نیروی زلزله به همین نسبت افزایش می یابد. این مطلب را تعدادی از دوستان بخوبی متوجه شده و بیان نمودند.
۸. پس از روشن شدن این حقیقت که مقدار نیروی زلزله بسیار بزرگتر از فرضیات ماست، تکاپویی زیادی برای حل مساله صورت گرفت. در سال ۱۹۷۸ انجمن مهندسان سازه کالیفرنیا با طرح ایده ضریب رفتار بظاهر این مشکل را حل کرد. خیلی ساده. این ضریب عبارت است از نسبت نیروی ارتجاعی به غیرارتجاعی. تقریبا همه جهان متقاعد شدند که موضوع حل شده. مخالفتی با این پیشنهاد ابراز نگردید و خیلی زود این ایده در همه جا مورد استقبال گرفت.
۹. باید دانست ضریب رفتار هیچ پایه و اساسی ندارد و صرفا بازی با الفاظ است. صحبت در این مورد مفصل است و بنده در سی سال گذشته در کلاسها، سمینارها و کتبم تلاش کرده ام این موضوع را روشن سازم. بحث در مورد آن نیاز به فرصت بیشتری دارد که انشاله در آینده به آن خواهم پرداخت.
۱۰. محاسبه نیروها عموما برای آن است که سازه را برای این نیروها طرح کنیم تا سازه تحت این نیروها نه تنها تسلیم نشود بلکه یک فاصله ایمن با تسلیم را حفظ کند. رعایت این فاصله ایمن معیار طراحی ما میباشد. در مورد زلزله این معیار نقض میشود و لازم است معیار دیگری جایگزین آن شود. بدون این جایگزینی، استفاده از نیروی زلزله بی معناست و این همان خلائی است که در ایده ضریب رفتار وجود داشت.
در این مورد سخن بسیار زیاد است اما برای طرح آن نیاز به فرصت بیشتری است که امیدوارم در آینده نزدیک فراهم گردد
۱۱. هرچند در طرح ایده ضریب رفتار به از دست رفتار ملاک طراحی اشاره ای نشد اما بطور ضمنی مطرح شد که کاهش نیروهای ارتجاعی زلزله به علت شکل پذیری سازه است. شکل پذیری یک واژه کلی است و مادام که رابطه کمی بین شکل پذیری و ضریب رفتار مشخص نشده باشد صرفا تحویل مجهول به مجهول صورت گرفته است و بس!
۱۲. در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ تحقیقات زیادی برای یافتن رابطه ضریب رفتار و شکل پذیری مورد نیاز صورت گرفته که شرح آن از این گفتار خارج است اما دوستان باید توجه داشته باشند شکل پذیری مورد نیاز در زلزله و شکل پذیری موجود در سازه دو عامل کاملا متفاوتند. متاسفانه حتی امروز نیز علیرغم حجم بسیار زیاد تحقیقات علمی، در مورد شکل پذیری موجود انواع سازه ها اطلاعات جامعی در دست نیست.
۱۳. بیرون آمدن از این کلاف سر در گم یک راه دارد: طراحی برای تغییرشکل. در واقع سازه در زلزله های قوی چنانچه به علت نبود مقاومت کافی تسلیم شود، آنچنانکه اکثر ساختمانهای موجود اینگونه اند، لازم است دارای ظرفیت تغییرشکل کافی باشد تا خراب نشود. بنا بر این باید سازه را طوری طرح کرد که وقتی در معرض زلزله قرار میگیرد تغییرشکهای ایجاد شده در اجزای آن از حد تحمل این اجزا خارج نشود.
۱۴. در سال ۲۰۰۰ طراحی برای تغییرشکل با عنوان طراحی عملکردی در نشریه فیما ۳۵۶ ارائه شد که ترجمه آن چند سال بعد با نام نشریه ۳۶۰ در ایران منتشر گردید.
۱۵. باید توجه داشت هرگز نباید انتظار داشت طراحی به دو روش مقاومت و تغییرشکل به نتایج یکسانی منجر شود. روش مقاومت اصولا نمیتواند ملاک دقیقی برای پایداری یا ناپایداری سازه در زلزله بدست دهد زیرا از اساس زیر پایش خالی است. همینکه پذیرفتیم سازه با اعمال ضریب رفتار تسلیم شود ملاک را از میان برده ایم زیرا در روش مقاومت ملاک مقاومت است و اگر آن را حذف کنیم بی آنکه ملاک جدیدی جایگزین کرده باشیم تیشه را بر ریشه منطق این بنا فرود آورده ایم. از این رو، تنها راه باقیمانده برای ارزیابی لرزه ای دقیق، استفاده از روش تغییرشکل است.
۱۶. نا آشنایی با این مبانی و استفاده از روشهای مقاومت برای ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای میتواند هزینه های گزافی و بیموردی را متوجه اقتصاد کشور نماید. پدیده ای که در ۱۵ سال گذشته به کرات شاهد بوده ایم. مساله ای که باید توسط اهل فن و در محافل علمی به تفصیل مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. همه باید بدانند روشهای مقاومت مانند آنچه در آیین نامه ۲۸۰۰ و بخش خطی نشریه ۳۶۰ آمده است برای ارزیابی پایداری لرزه ای چندان مناسب نمیباشند و باید از روشهای غیرخطی بویژه روش دینامیکی غیرخطی استفاده کرد.
سوال بسیار مهمی است. در واقع جان کلام همینجاست. گمانم اولین محاسبه در سال ۱۹۵۶ توسط هاوزنر بر روی شتابنگاشت ثبت شده در سال ۱۹۴۰ انجام شد که نشان میداد نیروی زلزله بسیار بزرگتر از آیین نامه است اما واقعیت این بود که سازه هایی که بر اساس آیین نامه ساخته شده بود عمدتا در زلزله پایدار مانده بودند. ژاپن و کالیفرنیا در واقع دو میز زلزله طبیعی هستند و وقوع مکرر زلزله های نسبتا قوی این امکان را به ما داده تا عملکرد ساختمانها را مشاهده و ارزیابی کنیم. عدم فروریزی ساختمانهای بظاهر خیلی ضعیف محققان را بر آن داشت که رفتار سازه را پس از تسلیم دنبال کنند. اینکار در دهه شصت با انجام تحلیلهای دینامیکی غیرخطی انجام شد که نتایج آن در مقالات متعدد در کنفرانسهای زلزله دهه شصت ارائه شده و به طرح ایده طیف غیرارتجاعی منجر شد که بحث مفصل آن در فصل سوم کتاب بنده آمده است. کوتاه سخن اینکه نیروی زلزله برخلاف نیروی جاذبه ناپایستار و گذرا است. برای نیروهای ناپایستار نیازی به اعمال ضابطه مقاومت نیست و در صورت لزوم میتوان از آن چشم پوشید و بجای آن ملاک تغییرشکل را جایگزین نمود که میشود طراحی بر اساس عملکرد. نیروهای حرارتی نیز ناپایستارند و میتوان به همین ترتیب عمل کرد و به عنوان مثال پایه های پل لازم نیست برای نیروهای ناشی از تغییرات دما در کفه پل طرح شوند بلکه کافی است بتوانند جابجایی مربوطه را تحمل کنند! امیدوارم این توضیحات تا حدی موضوع را روشن کردن باشد و توصیه میکنم فصل سوم کتاب را بدقت مطالعه فرمایید و در صورت ابهام بفرمایید تا توضیح دهم
منبع: گروه تلگرامی پولاد سازه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زلزله های حوزه نزدیک Near field earthquake

ارتعاشات زمین در سایت های مجاور گسل باعث خرابی های گسترده ای در بسیاری از سازه هایی که حتی مسائل مربوط به آیین نامه زلزله را نیز رعایت کرده اند، گردیده است. از جمله در زلزله های (1995)Northridge ( 1994 ) Kobe ( 1994 ) Taiwan سازه های مهندسی در مجاورت مرکز زلزله دچار خرابی های زیادی شده اند. به همین علت بررسی ماهیت ارتعاشات زمین در نزدیکی منشا زلزله به عنوان یک ضرورت مطرح شده و مطالعات متعددی نیز در این زمینه صورت گرفته است. زلزله های حوزه نزدیک به نقاطی از زمین اطلاق می شود که فاصله آنها از مرکز سطحی زلزله کمتر از یک حد معین است. بعضی از محققین از جمله اکی این فاصله را ۵۰ کیلومتر می دانند و برخی دیگر این فاصله را ۱۵ کیلومتر در نظر می گیرند. با توجه به تحقیقات انجام گرفته بر روی رکوردهای ثبت شده، جنبش قوی زمین در نزدیکی گسل و تاثیر این نوع رکوردها بر روی سازه های مختلف نیاز توجه به این رکوردها و آثار آن بر روی سازه ها، در دو دهه اخیر اهمیت تحقیق بیشتری را به خود جلب نموده است. تحقیقات انجام گرفته در این زمینه عمدتا به دو دسته تقسیم می گردد :

دسته اول، مجموعه ای از تحقیقاتی است که بر روی رکوردهای ثبت شده ناشی از جنبش قوی زمین در نزدیکی گسل و مشخصات و پارامترهای مختلف مربوط به رکوردهای نزدیک گسل انجام گرفته است و با جمع بندی دقیق و جمع آوری اطلاعات بدست آمده از رکوردهای ثبت شده زمین لرزه ها در نزدیکی گسل اطلاعات کامل و قابل استفاده ای جهت بررسی رفتار سازه ها تحت اثر این نوع رکوردها در اختیار محققان و کارشناسان قرار می دهد.

دسته دوم، مجموعه تحقیقاتی است که مربوط به بررسی رفتار سازه های مختلف تحت اثر رکوردهای نزدیک گسل می باشد. مشخصات زلزله های نزدیک گسل به دلیل خواص امواج برشی و تجمع آثار این امواج در جلوی مسیر گسیختگی تفاوتهایی با مشخصات زلزله های دور از گسل دارند. وجود حرکت پالس گونه با پریود بلند در ابتدای رکوردها، بزرگتر بودن مولفه عمود بر جهت گسل نسبت به مولفه موازی گسل، تجمع انرژی و انتقال آن در مدت زمان کوتاه، اعمال نیروی ضربه گونه بر سازه های موجود در مسیر پیشرو گسیختگی، نسبت بیشینه سرعت به بیشینه شتاب بالا و وجود بیشینه شتاب و سرعت و جابجایی بالاتر از تفاوتهای حائز اهمیت رکوردهای زلزله های نزدیک گسل می باشد.

نکته ویژه در رکوردهای سرعت زلزله های نزدیک گسل علاوه بر موارد بالا، وجود سرعت های بزرگ زمین است که در پی پالسهای بلند مدت شتاب ایجاد می شود. نمودی از این اثرات به شکل ایجاد تغییر مکان های نوسانی بزرگ است که در رکورد تغییر مکان زمین نیز دیده میشود. وجود این مقادیر بزرگ در پارامترهای حرکات زمین در نزدیک گسل، مشخصه بارز رکورد زلزله های حوزه نزدیک گسل نظیر زلزله نورتریج، زلزله کوبه، زلزله چی چی تایوان و بم میباشند .

در زلزله انرژی بسیار زیادی که با گذشت زمان در محل جمع شده با یک پارگی در پوسته زمین آزاد می شود. این انرژی به صورت ارتعاشی پخش می شود. به هر میزان از مرکز زلزله دور می شویم، این ارتعاشات که عمدتا در سطح زمین توسط دستگاه های زلزله نگار ثبت می شوند، حالت یکنواخت تر و شکل مشخص تری دارند. با صرف نظر کردن از برخی مسائل، مثل اثر ساختگاه و در نظر گرفتن منشا کانونی برای زلزله می توان گفت، انتشار این امواج در فواصل دور به صورت کروی در داخل پوسته و دایروی در روی سطح زمین می باشند. به هر میزان به منشا زلزله نزدیکتر می شویم، حالت یکنواخت تری در ارتعاشات و پخش کروی گونه در پوسته زمین و دایروی شکل در سطح کاملا از بین می رود

 

مشخصات زلزله های حوزه نزدیک Near Field

هنگام وقوع زلزله خصوصیات ارتعاشی هر یک از نقاط زمین تابع عوامل مختلفی به شرح زیر است :

١. بزرگای زلزله

٢. فاصله منطقه از مرکز رها شدن انرژی

٣. خصوصیات زمین شناختی (اثر ساختگاه)

برخی مطالعات نشان میدهد که رکوردهای زلزله های نزدیک را می توان به دو بخش، با ضربان(پالس) و بدون ضربان تقسیم بندی کرد که در بعضی مواقع، پدیده ضربان در تاریخچه شتاب، سرعت و تغییر مکان یکی از ویژگی هایی است که زلزله حوزه نزدیک را از زلزله حوزه دور متمایز می کند. ضربان در زمین لرزه به صورت ضربان شتاب، سرعت و جابجایی می باشد که می توان آنها را به تغییرات بزرگ در تاریخچه های شتاب، سرعت و جابجایی تعریف کرد. شکل ۱ تاریخچه های شتاب، سرعت و جابجایی را برای چهار حرکت زمین نزدیک گسل مصنوعی، سیلمار، امپریال والی و السنترو نشان می دهد، چنانچه در شکل ۲-۱ مشاهده می شود، در زلزله های نزدیک گسل، حرکت زمین بر اثر گسل مصنوعی، سیلمار و امپریال والی با ضربان و بر اثر گسل السنترو، بدون ضربان می باشد.

 near Field

شکل ۱: تاریخچه های شتاب، سرعت و جابجایی را برای چهار حرکت زمین نزدیک گسل مصنوعی

به دلیل نزدیکی محل تا گسل، رکورد حاصل از سرعت و جابجایی زمین به جهت اینکه نسبت به شتاب دارای پریود بالاتری هستند دارای شکل پالس مانند با پریود بالا می باشند، که یادآور تحریکی به صورت ضربه هستند. در زمین لرزه های حوزه نزدیک به جهت فاصله کوتاه بین محل شکست (منبع تولید موج) و محل دریافت آن فرصتی جهت مستهلک شدن فرکانسهای بالا نبوده؛ از همین رو تاریخچه زمانی شتاب آنها محتوای فرکانسی بالایی دارند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مفهوم بار قائم زلزله

مفهوم بار قائم زلزله

اثر زلزله بر سازه شامل مولفه های سه گانه شتاب در دو جهت افقی و یک جهت قائم است. همانطور که زلزله باعث اعمال شتاب و جابه جایی سازه در جهات اصلی افقی میشود، در جهت قائم نیز به سازه شتاب و جابه جایی اعمال مینماید. مولفه های شتاب قائم زلزله بعضاً اعدادی بزرگ و در مورد مناطق نزدیک گسل ( حوزه نزدیک گسل ) اعدادی حول و حوش مقادیر شتاب افقی زلزله ممکن است باشد. به همین جهت باید مشابه مولفه های افقی شتاب زلزله ، مولفه قائم زلزله نیز در طرح سازه دیده شود. در مورد رفتار سازه تحت مولفه قائم زلزله ، باید توجه داشت که عمده سازه های ساختمانی متعارف ، برای ارتعاش در راستای قائم ، نسبتاً صلب میباشند و پریود نوسان سازه در مودهای قائم اعداد کوچکی خواهد بود. این صلبیت نسبی باعث کاهش نسبی نیروهای منتقل شده در راستای قائم ساختمان میشود. در سازه های صلب ، شتاب منتقل شده به سازه همان شتاب اعمال شده در پایه ( فونداسیون ) میباشد و جابه جایی های نسبی نقاط مختلف سازه تقریباً صفر است که این موضوع باعث کاهش نیروهای داخلی در اعضای سازه میشود؛ اما در سازه های انعطافپذیر این موضوع صادق نیست. به دلیل انعطاف سازه، در آن جابه جایی های نسبی و نیروهای داخلی ایجاد میشود. این موضوع باعث میشود که هر چند مولفه شتاب قائم زلزله در مقایسه با شتاب افقی اعداد کمی نباشد؛ اما نیروی قائم زلزله در مقایسه با نیروی افقی زلزله در عمده موارد به مقدار قابل توجهی کمتر گردد. فرض صلبیت قائم سازه ، برای قسمتهای طره ساختمان و دهانه های بزرگ چندان صادق نیست؛ به همین جهت در آیین نامه ها برای این قسمتها مقدار بیشتری بار قائم زلزله پیش بینی گردیده است. برای در نظر گرفتن اثر بار قائم زلزله به کل ساختمان، آیین نامه ها درصد مشخصی از بار مرده ساختمان را پیش بینی کرده اند که به کل سازه به عنوان مولفه قائم زلزله اعمال گردد. در حال حاضر آیین_نامه_۲۸۰۰ این بار قائم را فقط برای سازه های ساخته شده در پهنه با خطر لرزه ای خیلی زیاد اجباری کرده است. در بقیه موارد بار قائم زلزله فقط به طره ها ، تیرهای با دهانه بیشتر از ۱۵ متر و تیرهای با بار متمرکز قابل توجه اعمال میگردد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حداکثر زلزله ثبت شده

حداکثر زلزله ثبت شده، زلزله‌ای با قدرت Mw=9.5 در شیلی است. این زلزله در 22 مِی سال 1960 در جنوب شیلی روی داد. از ویژگی‌های این زلزله آن بود که تکان‌های اصلی آن متعدد و در ظرف چند روز اتفاق افتاد. این سری زلزله‌‌ها با تکانی به بزرگی 7.5 ریشتر در 21 ماه مه شروع شد و متعاقب آن چند تکان بزرگ اتفاق افتاد. از جمله حوادث قابل مشاهده در این زلزله رانش خاک و سونامی بود. عداد تلفات جانی بین 490 تا 5700 نفر تخمین زده شده است. همچنین در این رویداد 58622 خانه خراب و براساس برآوردهای دولت شیلی حدود 2000000 نفر بی‌خانمان شدند. میزان خسارات مالی در حدود 500 میلیون دلار برآورد شد.
بطور تئوری محدودیتی برای حداکثر بزرگای زلزله وجود ندارد. اما در واقعیت گسل‌ها تا حدی توان ذخیره انرژی را داشته و اگر مقدار انرژی ذخیره شده در آنها از حدی فراتر رود، گسلش رخ داده و زلزله‌ای ایجاد می‌شود. میزان توان ذخیره انرژی در یک گسل، به طول و ابعاد و مشخصات مصالح بستگی دارد. بنظر حداکثر بزرگای زلزله قابل ایجاد بر روی زمین، با بزرگی زیر 10 است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زلزله های حوزه نزدیک Near field

▪️ منظور از زلزله حوزه نزدیک ، زلزله های نزدیک به منبع لرزه ای ( Near field ) یا نزدیک گسل ( Near fault ) ( در فاصله ای در حدود کمتر از 20 کیلومتر میباشد. ( این عدد توسط برخی محققان مقادیر متفاوتی ارایه شده است)


▪️در زلزله حوزه نزدیک گسل ، مولفه شتاب عمود بر راستای گسل به مقدار قابل ملاحظه ای بیشتر از مولفه موازی راستای گسل است.


▪️مولقه قائم شتاب زلزله در حوزه نزدیک گسل معمولاً مقادیری بزرگ در مقایسه با حوزه دور میباشد. به بیان دیگر نسبت شتاب قائم به شتاب افقی در مقایسه با همین نسبت در زلزله های حوزه دور عدد بزرگی است. در صورتی که اثر مولفه قائم بر روی کارآیی ساختمان تاثیرگذار باشد این مولفه نیز باید تخمین زده شود. اما در عمده موارد مولفه عمود بر راستای گسل تعیین کننده میباشد.


▪️در زمین لرزه های حوزه نزدیک ، جابه جایی های ماندگاری ناشی از تغییر شکل ثابت حوزه زلزله دیده میشود.


▪️ذر صورتی که گسل دارای جهت پذیری پیشرونده باشد، در حوزه نزدیک گسل ، اثر زلزله به صورت پالس ( شوک یا ضربه) در امتداد عمود بر گسل و در یک مدت زمان کوتاه خواهد بود. این موضوع باعث آزاد شدن انرژی زلزله در یک فاصله زمانی کوتاه میشود و طول مدت زلزله در مقایسه با حوزه دور از گسل کوتاهتر خواهد بود. منظور از جهت پذیری پیش رونده در گسل اینست که شروع شکست گسل و جهت انتشار این شکست همجهت با حهت لغزش گسل و به سمت ساختگاه میباشد.


▪️در حوزه نزدیک اثر زلزله به صورت بارهای ضربه ای عمدتاً عمود بر راستای گسل میباشد که باعث خسارات زیاد به ساختمانها میشود و تغییر مکان جانبی زیادی در این راستا به سازه ها تحمیل میکند. در حوزه دور این خسارات معمولاً ناشی از ارتعاشات متعدد ساختمان در سیکلهای رفت و برگشت است.
▪️در زلزله های حوزه نزدیک معمولاً تمرکز تغییر شکلها در طبقات پایین ساختمان میباشد و وجود بارهای محوری زیاد و اثر پی دلتا باعث میشود که خسارات ناشی از بارهای ضربه ای در طبقات پایین ساختمان متمرکز شود.


▪️برای لحاظ کردن اثر زلزله های حوزه نزدیک در آیین نامه 2800 ویرایش چهارم ضریبی به نام N معرفی شده است که در محاسبه ضریب بازتاب (B) ساختمان اعمال میشود و باعث بیشتر شدن این ضریب برای سازه های با زمان تناوب متوسط و بزرگ میشود. این زمان تناوب، متعلق به سازه های با ارتفاع متوسط به بالا میباشد. به بیان دیگر اثر حوزه نزدیک در آیین نامه 2800 برای سازه های کوتاه مرتبه دیده نشده است


▪️اثرات زلزله حوزه نزدیک در زلزله بم مشاهده گردیده است و شهر تهران هم به دلیل ساخت بخشهایی از ساختمانها در مجاورت گسلهای محتمل میتواند تحت اثر این نوع زلزله باشد. در زلزله 21 آبان سرپل ذهاب هم این موضوع ، یکی از موارد مورد بحث میباشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دستگاه های لرزه نگار

لرزه‌نگار‌ها دستگاه‌های بسیار حساسی هستند که قادرند حرکات فوق العاده ضعیف زمین ناشی از رویداد زمین لرزه‌ها را با دقت زیاد ثبت کنند.

برد لرزه‌نگار‌ها بیشتر از 1000 کیلومتر است. به طور کلی از داده‌های لرزه‌نگاری نمی‌توان به طور مستقیم در مهندسی زلزله استفاده کرد چون در فاصله‌های نزدیک به مراکز زمین لرزه اشباع می‌شوند و قادر به ثبت حرکات قوی زمین نمی‌باشد. در ضمن به دلیل فرکانس پایین آنها استفاده از لرزه‌نگاشت‌ها در مهندسی زلزله مشکل است. پارامترهایی که توسط پایگاه‌های لرزه‌نگاری گزارش می‌شوند شامل: تاریخ، زمان، بزرگی، ژرفا و مکانیسیم چشمه زمین لرزه می‌باشد. سالانه در حدود 500000 رخداد لرزه‌ای توسط لرزه‌نگار‌ها ثبت می‌شود. از بین این تعداد حدود 100000 رخداد قابل حس بوده و در حدود 1000 زلزله در سال باعث ایجاد خسارات می‌شود.

در ایران قدیمی‌ترین شبکه لرزه‌نگاری متعلق به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است که از سال 1338 تاکنون در شهرهای مختلف کشور و با همکاری دانشگاه‌های آن شهره‌ها، مسئولیت ثبت لرزه‌نگاری در سطح کشور را بر عهده دارد. پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله ایران نیز از سال 1376 نیز 25 دستگاه لرزه‌نگار باند پهن در اختیار دارد که بصورت پیوسته فعالیتهای لرزه‌ای فلات ایران را ثبت می کنند. این شبکه با استفاده از دستگاههای پیشرفته لرزه نگاری باند پهن و امکان ارتباط مستقیم ماهواره‌ای، تعیین محل دقیق و میزان بزرگای زلزله در مدت زمان کوتاهی پس از وقوع را میسر ساخته است. درلینک زیر پراکندگی لرزه‌نگارهای موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران نشان داده شده است:
http://irsc.ut.ac.ir/IRSC_Stations_HighQuality.jpg

دستگاه لرزه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شایعات و دروغ هایی در مورد زلزله کرمانشاه

شایعات بی اساس و دروغ در مورد زلزله ی کرمانشاه که در حال انتشار می باشد  که حتما بابد نسبت به آنها بی اعتنا بود و از بازنشر آنها اجتناب کرد، امشب منشر شد و همچنان در حال انتشار است: 

1- شایعه دروغ: زلزله طبیعی نبوده، و حاصل از انفجار  (اتمی؟ هسته ای ؟ نظامی؟) بوده (بی پایه و اساس است، چرا که هزاران دستگاه لرزه نگاری این زلزله  طبیعی را ثبت کرده اند، اگر انفجار بود در دقایق اولیه  از سوی تمام مراکز بین المللی زلزله شناسی اعلام می شد که این اتفاق انفجار بوده نه زلزله طبیعی) .

2- شایعه دروغ: این زلزله توسط سازمان زمین شناسی آمریکا (یا مرکز لرزه نگاری آمریکا که اساسا معلوم نیست کجا هست!؟) 4 سال قبل  در 2013 پیش بینی شده بود یا جاها یا افراد  دیگری این زلزله را پیشبینی کرده اند و از قبل اعلام کرده بودند (بی پایه است، چرا که ما نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا روشی مخفی و پنهانی برای پیش بینی زلزله یا هیچ پدید طبیعی دیگر نداریم.).

3- شایعه دروغ : زلزله اصلی در ساعت آینده در نیمه شب رخ خواهد داد (بی پایه است، چرا که زلزله را برای رخداد در زمانی دقیق کسی تا کنون در هیچ جای دنیا پیشبینی دقیق بر مبنای زمان، مکان و اندازه دقیق نکرده است، روشهای منتشر نشده و مخفی نیز مبنای بحث علمی نیستند و ضمنا اعلام رخداد یک زلزله احتمالی با بزرگای بیش از 5 نمی تواند صحت  پیش بینی وقوع زمینلرزه با بزرگای 7.2 تلقی شود ) .

4- شایعه دروغ : زلزله  امواجی ناشاخته  داشته و با گسلی منطبق نیست. (بی پایه است چرا که چنین رویدادی لرزه نگاتهاشتهای شفاف و شاخته شده ثبت شده در ایران و سایر نواحی جهان داشته است.

5- شایعه دروغ : زلزله مهتر در شهرهای دیگر رخ خواهد داد (بی پایه است، چرا که این اتفاق مربوط به پهنه رومرکزی پهنه خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس و  پهنه گسله ذهاب است، بنابراین اینکه زلزله چون در تهران و تبریز حس شده، موجب تحریک گسلهای تهران و تبریز و سایر شهر ها خواهد شد مطلقا بی پایه است) 

منبع : دکتر مهدی زارع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گسل های زاگرس ( زلزله های کرمانشاه، کردستان، ایلام )

گسل معکوس اصلی زاگرس (MZRF):
گسل اصلی زاگرس با امتداد شمال باختری – جنوب خاوری(N130E) از مریوان (مرزغربی ایران با عراق) تا شمال بندرعباس به طول 1350 کیلومتر امتداد دارد. این گسل در ناحیة مریوان وارد خاک عراق می‎شود و مجددا در ناحیه سردشت وارد ایران شده و از آنجا وارد خاک ترکیه مى‌شود. راستای گسل زاگرس از مرز ترکیه تا خاور حاجی آباد بندرعباس، شمال باختری – جنوب خاوری (N130E) است ولی در این پهنه پیچش می یابد. از این مکان به سمت جنوب، گسل زاگرس با درازای 250 کیلومتر دارای روند شمال باختری – جنوب خاوری (N170E) است. این بخش از گسل زاگرس به نام‎هاى خط عمان، گسل زندان و یا گسلة میناب نیز نامیده می شود. ساز و کار گسل زاگرس راندگی- فشاری است. شیب گسل در بخش با راستای N130E، به سمت شمال خاوری (رانده شدن ایران مرکزی بر روی زاگرس) و در بخش N170E به سمت خاور شمال خاوری (رانده شدن مکران بر روی زاگرس) است. (آقانباتی، 1383). گسل اصلی زاگرس مشخص کننده مرز تصادم قارهای حاشیه فعال ایران مرکزی (در شمال خاوری) و حاشیه قاره ای آفرو – عربی (کمربند چین خورده – رانده زاگرس) می باشد (شکل 12). نخستین بار ریچـاردسون و لیس از آن به عنـوان زون راندگـى نام برده اند و گانسر (1960) آن را خط راندگى اصلىMain thrust line) ) می نامد. فالکون (1976) از آن به عنوان راندگی زاگرس یاد می کند. بربریان (c1976)، از آن رو که این گسل از قطعات مختلف با شیب متفاوت تشکیل شده است، آن را گسل معکوس اصلی زاگرس نامیده است (Main Zagros reverse fault (MZRF)). این گسل بر اثر کوهزایى کاتانگایى، در اواخر پرکامبرین شکل گرفته و در شکل‎گیرى حوضة زاگرس و در تغییرات ساختارى،رخساره‌اى، ریخت شناسی و لرزه ای طرفین خود مؤثر و کنترل کننده بوده است. این روند، حد شمال خاوری سازند نمکی اینفرا کامبرین هرمز را مشخص می سازد.

گسل زاگرس زلزله ی کرمانشاه


گسل اصلی جوان زاگرس (MRF):
گسل_اصلی_جوان_زاگرس (MRF) به عنوان یک گسل امتدادلغز راستگرد جنبا و لرزه زا با روندی شمال باختری- جنوب خاوری در ادامه شمال باختری گسل معکوس اصلی زاگرس (Main Zagros Reverse Fault) شناسایی شده است. شواهد زمین شناسی دال بر جابجایی راستگرد به میزان ۱۰ تا ۶۰ کیلومتر توسط بخشهای دورود و نهاوند از گسل اصلی امروزی گزارش شده است(جکسون و همکاران، ۱۹۸۴). بنا به نظر بربریان جابجایی راستگرد حدود ۱۹۷ کیلومتر در ناحیه نهاوند- دورود قابل مشاهده است. اگر لغزش در سطح این گسل از پلیوسن (۵ میلیون سال پیش) شروع شده باشد، نرخ میانگین لغزش سالانه این گسل ۴۰ میلی متر خواهد بود. قابل توجه است که بخشهایی از گسل اصلی جوان که سبب جابجایی راستگرد گسل معکوس اصلی زاگرس شده اند (بخشهای دورود، نهاوند، صحنه و دینور از MRF) فعالیتهای لرزه زایی بیشتری نسبت به سایر بخشهای این گسل (بخشهای سرتخت، مروارید، مریوان و پیرانشهر) نشان می دهند.


سازوکار ژرفی زمین‌لرزه‌ها و توان لرزه زایی گسل اصلی جوان زاگرس از سایر زلزله‌های کمربند چین خورده-رانده زاگرس متفاوت است. این زمین‌لرزه‌ها واجد بزرگای بیشتری نسبت به سایر زمین‌لرزه‌های این کمربند بوده و یک سازوکار ژرفی گسلش امتدادلغز با مؤلفه معکوس را نشان می دهند. این گسل در تمامی درازای خود از دینور در شمال باختری، با رویداد زمین‌لرزه فارسینج ( ۱۳۳۶/۹/۲۲=Ms) تا دریاچه کهر در جنوب خاور با وقوع زمینلرزه سیلاخور ( ۱۲۸۷/۱۱/۳ با بزرگای ۷/۴=Ms ) و زمین‌لرزه‌های تاریخی منطقه گسیخته شده است.


گسل زاگرس مرتفع (HZF):
براساس مطالعات و تقسیم‌بندی بربریان (1995)، این گسل، نوار راندگی زاگرس مرتفع (در شمال خاوری) را از نوار چین‌خورده (در جنوب باختری) جدا می‌کند. نوار زاگرس مرتفع در راستای قطعات ناپیوسته گسل زاگرس مرتفع به سمت جنوب باختری رورانده شده است. شواهد زمین‌شناختی به‌دست آمده از محل کنونی سنگ‌های پالئوزوئیک بیانگر این مطلب است که این گسل، جابه‌جائی قائم بیش از شش کیلومتر داشته است. نمک‌های هرمز در بخش‌های متعددی از این گسل نفوذ کرده و به سطح رسیده‌اند. این مساله نشان می‌دهد گسل زاگرس مرتفع، گسل عمقی است که نمک‌های هرمز متعلق به کامبرین زیرین را بریده و فعالیت آن در پوشش رسوبی فانروزوئیک آشکار است.

گسل پیشانی کوهستان به عنوان مرز زاگرس چین خورده ساده با کوهپایه ها و دشت ساحلی خلیج فارس تشکیل دهنده حد جنوبی برونزد سنگ آهک های ائوسن – الیگوسن آسماری می باشد که با شواهد ساختاری، توپوگراتی، ریخت زمینساختی و لرزه زمینساختی مشخص می گردد. گسل رانده پوشیده پیشانی کوهستان با درازای بیش از 1350 کیلومتر در ایران از قطعات رانده متعددی با طول های 15 تا 115 کیلومتر تشکیل شده است. میزان جابجایی شاغولی در امتداد این گسل بیش از 6 کیلومتر تخمین زده می‌شود. این گسل در هسته تاقدی های نامتقارن با یال های جنوب باختری برگشته و برشی شده واقع در لبه جنوب باختری کمربند زاگرس چین خورده ساده قرار دارد. مطالعه پهنه های مهلرزه ای زمینلرزه های رویداده با بزرگای متوسط تا زیاد در طول قطعات گسلی سازنده گسل پیشانی کوهستان، نشانگر تمرکز رومرکز زمینلرزه ها در محل انقطاع اثر محوری چین ها در سطح زمین می باشد. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که کانون زمینلرزه ها در مجاورت نبود های بین قطعه ای، قطعات گسلی پی سنگی سازنده گسل پیشانی کوهستان قرار دارند.

منبع: نوشته های دکتر زارع ( رئیس پژوهشگاه زلزله)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیش بینی زلزله ها

متن زیر به بررسی چند مورد از وقایع پیش از وقوع زلزله می پردازد.

در سابقه مطالعات مربوط به پیش نشانگرهای لرزه‌ای به ویژه در مواردی مانند زلزله 4 فوریه 1975 " هایچنگ" در چین که با بزرگای 7.3 رخ داد به مدت چند هفته طوفان لرزه‌ای و به صورت رخداد پیش‌لرزه‌های با بزرگای متوسط تا شدید (با بیشینه بزرگای بین 5 تا 6) در حال ثبت بود که تعداد آنها به بیش از 7 برابر تعداد معمول چنین زمین‌لرزه هایی در پیرامون هایچنگ رسید. همین پیش لرزه‌ها بزرگترین کمک را به پیش بینی رخداد زمین‌لرزه 1975 هایچنگ کرد. چنین سیکلی از رخداد زمین‌لرزه‌ها (با بزرگی بین 4 تا 6.5) در همین کشور در سال 1976 قبل از زلزله 23 اوت 1976 سیچوان با بزرگی 7.3، در فاصله زمانی بین 14 ژوئن 1976 تا 23 ژوئن 1976 (در فاصله حدود 40 روز) تکرارشد.
قبل از رخداد زمین‌لرزه بم 1382 در ایران رخداد زمین‌لرزه‌ای با بزرگی 5.3 در تاریخ 13 مرداد 82 و زمین‌لرزه‌ای دیگر با بزرگای 5.5 در تاریخ 30 مرداد 82 (حدود 4 ماه و نیم قبل از رخداد زمین لرزه بم) فاصله حدود 130 کیلومتری شرق بم، بین بم و زاهدان و سپس رخداد زلزله‌ای در روز قبل از رخداد زمین‌لرزه بم با بزرگای حدود 4.5، مقدمه ( پیشنشانگر لرزه‌ای) بر رخداد زمین‌لرزه مخرب بم با بزرگای 6.5 در بامداد 5 دی ماه 82 می‌تواند تلقی شود.

زمین‌لرزه 11 فروردین 1385 "چالان‌چولان" بروجرد لرستان (با بزرگی 6.0) نیز از حدود دو هفته قبل با رخداد یک سری زمین‌لرزه‌ها از زلزله‌های با بزرگی 4 به بالا همراه بوده است که موجب شد مردم در لرزه اصلی اکثرا در امان بمانند.

گزارش‌های مشابهی از مشاهده چنین آنومایی‌های لرزه‌ای از ماه‌ها قبل به همراه تغییرات سطح آب زیر زمینی در زلزله 12 مه 2008 ونچوان چین با بزرگای 7.8 و همچنین تغییرات در سطح گاز رادون در زلزله 6 آوریل 2009 لاکویلا ایتالیا با بزرگای 6.3 و همچنین زلزله 17 ژانویه 1995 کوبه ژاپن با بزرگای 6.8 وجود دارد که در آنها نشانه‌هایی از تغییرات طبیعی یاد شده ، قبل از رخداد زلزله اصلی گزارش شده است. به نظر می‌رسد با توجه به نحوه رخداد پس‌لرزه‌ها، می‌توان تصور کرد که حداقل در هفته‌ها تا حدود دو ماه بعد از رخداد زمین‌لرزه 27 مرداد مورموری همچنان احتمال رخداد زمین‌لرزه‌ای با بزرگای بیش از 6 در چنین پهنه‌ای وحود دارد.

گزارش‌هایی از تغییر در سطح آب زیرزمینی در پهنه رومرکزی زلزله ٢٦ مرداد ١٣٩٣ مورموری ایلام وجود و فراوانی عقرب‌ها در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی در منطقه زلزله زده وجود داشت،: این موضوع می‌تواند نشانگر وجود پیش‌نشانگر تغییر سطح آب زیر زمینی در این زمین‌لرزه باشد که بیرون زدن و فراوانی عقربه‌ها نیز می‌تواند مرتبط با تغییر سطح آب زیرزمینی و مشخصا بالا آمدن سطح آب زیر زمینی در قبل و بعد از رخداد زمین‌لرزه در پهنه رومرکزی باشد.یلام

زلزله ظهر پنجم اردیبهشت ١٣٩٤ شمال غرب کاتماندو، پایتخت نپال، با بزرگای ٧،٨، موجب ٩ هزارو ٥٤١ کشته و ١٧هزارو ٨٣٨ مجروح و تخریبی وسیع در نپال شد. بزرگای زلزله ٧.٨، ژرفای آن ١٥ کیلومتر و کانون آن هم در ناحیه کوهستانی قرار داشت.
در همین پهنه در ٣١ ژانویه ٢٠١٥ و ٢١ آوریل ٢٠١٥ (به ترتیب سه ماه قبل و چهار روز قبل از رخداد لرزه اصلی)، دو زمین لرزه با بزرگاهای ٥.٤ و ٥.١ در محدوده شهر کاسکی نپال (حدود ١٠٠کیلومتری کانون لرزه اصلی در ٢٥ آوریل ٢٠١٥) رخ داده است. رخداد این دو زلزله متوسط، به عنوان وقوع پیشلرزه در محدوده گسله، قابل بررسی و ارزیابی است.

منبع: کانال دکتر زارع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰