ده نکته در مورد پیش بینی زلزله

اول : پیشگویی کار من نیست و چنین کاری را نکرده ام و نمی کنم. پیشگویی کار رمالهاست. پیش بینی کوتاه مدت ، میان مدت و دراز مدت کار من است. پیش بینی کار ی علمی است.

دوم: اینکه در ٥ سال مثلا برای افزایش تاب_ آوری تهران چه می توان کرد، مثال مکزیکوسیتی بسیار گویاست، در ١٩ سپتامبر سال ١٩٨٥ ، در زلزله با بزرگای ٨ مکزیک ٣٥ هزار نفر کشته شدند. بین ١٩٨٥ تا ١٩٩٠ مکزیکی ها پنج برنامه بنیادی اجرا کردند و آسیب پذیری شان بسیار کمتر شد. سال ١٩٨٥ تولید ناخالص داخلی مکزیک حدود ١٨٠ میلیارد دلار، و سال ١٩٨٦ و پس از زلزله ١٣٠ میلیارد دلار بود. در سال نود همین پارامتر به ٢٦٠ میلیارد دلار رسید. مکزیک در سال ١٩٨٥ حدود ٨٦ میلیون و در سال ١٩٩٠ حدود ٩٢ میلیون نفر بود. در سال ٢٠١٧ در ماه سپتامبر مشابه همان زلزله با بزرگای ٨سال ١٩٨٥، این بار با بزرگای ٨.٢ به همراه ٢ زلزله با بزرگای ٧، در طی یک هفته در مکزیک رخ داد، ضمنا حدود ٣٧٠٠ پسلرزه با بزرگای بین ٤ تا ٦ در پی این رویداد ها ثبت شد. ولی اینبار و در سال ٢٠١٧ سرجمع فقط حدود ٣٥٠ نفر کشته شدتد. مکزیک نه از ما پولدارتر بوده و هست و نه جمعیتش کمتر بوده و هست. مکزیکوسیتی یکی از پرجمعیت ترین کلانشهرهای دنیاست و در سال ٢٠١٨ حدود ٢٣ میلیون نفر جمعیت در آن می زیسته اند. بنابراین ملاحظه می فرمایید که می توان در همین تهران بسیار کارها کرد، آن هم فقط در ٥ سال. مدیریت کارآمد می خواهد تا سازماندهی سازمانها مدرن شود، نیروهای انسانی با کیفیت هرچه بیشتر به کار گرفته شوند، و فناوری جدید به سرعت به خدمت گرفته شود.

سوم ؛ اینکه هیچ کاری نشود چون ممکن است در آن اشکال باشد و عده ای نپذیرند، مانند آن است که بیمارستانهای تهران را هم تعطیل کنیم. چون بعضا کارشان اشکال دارد و نظر پزشکان با هم متفاوت است و عده از بیماران هم در بیمارستانها می میرند!

چهار: در همه جای دنیا دانشمندان نظرهای مختلف دارند و ابراز هم می کنند. اینکه من و همکار دیگری نظرهای متفاوتی داشته باشیم طبیعی است. نباید این نظرهای متفاوت علمی ساکت شوند و ابراز نشوند.

پنج: به دلیل کم کاری نهادهای رسمی از متخصصان نخواهید کارشان را تعطیل کنند و کاری انجام ندهند تا امن و امان احساس شود و یا وظیفه نهادی های رسمی را بر عهده گیرند..

شش : زبان علم زبان "احتمال" است و ذکر درصد و نسبت. زبان صحبت کردن با قطعیت ، زبانی علمی نیست. به کار بردن کلمه احتمال نشانه ترس یا حقه بازی دانشمندان نیست. حقه باز آنان هستند که اخباری شبه علمی را به صورت وافعیت قطعی برای مردم بیان می کنند. از دانشمندان نخواهید راه شارلاتانها را بپیمایند.

هفت: یافتن راه حل در علم بسیار به طرح درست صورت مساله وابسته است. بنابراین طرح صورت مساله از سوی دانشمندان بخشی از مسیر حل مساله است (به باور بعضی از دانشمندان نیمی از راه است)، نشان شامورتی بازی آنان برای گیج کردن مردم نیست. رسانه ها این یافته ها و صورت مسایل طرح شده توسط دانشمندان را به مردم انتقال می دهند.

هشت : خوشحال باشید از آنکه کسانی در کشور شما و ما دغدغه مند هستند. "نواحی درد ها/به چشم جهانیان (هموطنان) /پدیدار می کنند" . اگر نباشند، حتما آسیبهای بیشتری امروز و در آینده خواهیم دید.

نه: تا امروز کلی زحمت کشیده شده تا زبان علمی در مملکت ما عمومی سازی شود. مطمئن باشید عمومی سازی و ترویج علم، کار هر کسی (حتی هر دانشمندی) نیست. تسلط و مهارت و سواد ویژه می خواهد. از مروجان علم به دلیل کار داوطلبانه شان سوالهای عجیب و غریب نکنید، و راه حل قطعی از آنها نخواهید . بگذارید هر کس کار درست خودش را بکند.

ده : یاد بگیرید و بگیریم که به کار و دستاورد های دانشمندان احترام بگذارید (و بگذاریم). تا هر صحبت یا خبر علمی مطرح شد، اگر دانشمندان که شهروندان و مردم عادی همین کشورند مورد طعنه و حمله و عیب جویی قراربگیرند، به تدریج عادت می کنند که هیچ تلاشی برای ارتقا سطح آگاهی های عمومی نکنند، چراکه هزینه دارد .

دکتر مهدی_زارع ٥-١٢-٩٧